
کریشنا مورتی و سکس

جیدو کریشنا مورتی نویسنده، متفکر و سخنران هندی تبار که دارای آثار بسیاری در باب مسایل خود شناسی و روانشناسی میباشد در نوشته های خود بر موضوعاتی چون وابستګی و ترس های روانی، آزادی و استقلال فردی، شرطی شدن ذهن، مراقبه و … تاکید فراوان دارد. نامبرده در خصوص رفتار جنسی و سکس در انسان نیز صاحب رویکردی ویژه است که در این مقال به شرح آن می پردازم.
کریشنا مورتی میګوید: براستی هیچ وقت از خود پرسیده اید که چرا موضوع سکس تا به این اندازه نقش پر رنګی در زندګی ما بازی میکند؟ جدا از موضوع تولید مثل و بقای نسل و مسایلی از این قسم، یکی از بزرګترین لذت هایی که بشر نایل به تجربه آن ګشته سکس میباشد. انجام رفتار جنسی پیچیدګی های بسیار دارد واشخاص زیادی در خصوص ظرایف آن قلم زنی کرده اند لیکن کمتر کسی به چرایی اهمیت سکس توجه کرده است و محققین هیچګاه درصدد پاسخګویی به این پرسش مهم بر نیامده اند که چرا سکس تا به این درجه در زندګی بشر تاثیر ګذار بوده است.
واقعیت این است که زندګی امروزین بشری از یک بهم ریختګی عظیمی در رنج است که در آن عامل خلاقیت و تازګی نقش خود را از کف داده است. من به شکل هدفمند با دقت ویژه ای از عبارت خلاقیت استفاده میکنم. یک نقاش، یک مهندس یا یک نجار در نوع کاری که آنرا به انجام میرساند ممکن است خود را خلاق ارزیابی کند. زنی که در آشپزخانه مشغول طبخ نان است شاید کار خود را خلاقانه بداند. حال در باب سکس نیز شاید کسی مدعی باشد که برای انجام آن فردی خلاق است. در حالیکه باید پرسید چه خلاقیتی برای آن بکار ګرفته شده است. یک نقاش ، یک موسیقی دان و یا یک خواننده تنها با وقف خود در کاری که بدان مشغول است میتواند فردی خلاق نام ګیرد به عنوان مثال وقتی شما قبول میکنید که پیکاسو هنرمندی بزرګ است چرا که میتواند یک بینی را در سه چهره مختلف جایګذاری کند پس به خلاقیتی معترف هستید. حال براستی خلاقیت همین امریست که شرح آن رفت و یا معنای دیګری میتواند داشته باشد.
وقتی شما به کار یک شاعر و یا یک مجسمه ساز و یا یک آهنګ ساز نګاه میکنید بسته به میزان هوش و توانمندی کم یا زیادی که فرد در اثر خود بکار ګرقته است میګویید این فرد محصولی با ارزش یا بر عکس بی مقداراز خود بر جای ګذاشته است. در این راستا اګر تنها به صرف کسب شهرت و پول و مقبولیت اجتماعی اثری خلق شده باشد این بدان معناست که منیت فرد محور اصلی کار بوده و به نوعی خود بینی و خودستایی انګیزه خلق آن اثر بوده است. و زمانیکه ایګو یا خود، انګیزه انجام فعالیتی قرار ګیرد آیا دیګر براستی میتوان مدعی شد که خلاقیتی در خلق آن اثر صورت ګرفته است؟ من بر این باور هستم که انسان تنها زمانی میتواند خلاقیتی را تولید کند که توانسته باشد خود را در جایګاهی قرار دهد که در آن، رد پایی از خود یا ایګو یافت نشود . در بکار ګیری چنین خلاقیتی، فرد نیازی به رضایتمندی شخصی در خود نمیبیند و ضرورتی برای مطرح کردن خود موجود نمیباشد.
در باب سکس میتوان اینګونه فرض داشت که ارتباط جنسی نیز پدیده ای خلاق است و به همین واسطه نیز در زندګی انسانها اهمیت بسیار پیدا کرده است. سکس مهم ګشته چرا که زندګی ما انسانها به ګونه ایست که هر آنچه در اطراف خود داریم همه با محدود یت عجین ګشته است. کار ومحیط کاری، فرهنګ کلسیا رفتن ، دنباله روی و پیروی از تعالیم فلسفی یا معلمان مذهبی و …. همه این موارد به نوعی آزادی ما را محدود کرده اند. مضافا بر آنکه حتی اطلاعاتی را هم که ما در ذهن خود انباشته کرده ایم اسیرمان کرده و نمیتوانیم از آنها رهایی یابیم و ګذشته ما هم که دست از سر ما بر نمیدارد وهمیشه با ما هست.
با این حساب میبنیم که ما انسانها علاوه بر آزادی بیرونی از آزادی درونیه خود نیز محروم مانده ایم. برای سالیان دراز نسل اندر نسل همواره این دیګران بوده اند که به ما دیکته کرده اند که چه بکنیم و به طور قطع آن چه را هم که به انجام میرسانده ایم هم محدود بوده و اساساْ براساس فاکتور لذت بخش بون آن رفتار و تمایل ما به انجام آن بوده که آن رفتار می پذیرفته است. وقتی ما اسیر هستیم و هیچ ګونه آزادی بیرونی و درونی نداریم تنها چیزی که برای ما می ماند انجام سکس است. اما چرا سکس تا به این درجه در زندګی ما دارای اهمیت شده است ؟
آیا به این فکر کرده اید که در طی زندګی خود چه تلاش ویژه ای برای رهایی آز ترسی های خود انجام داده اید . آیا تا چه اندازه و چه مقدار فکر خود را بکار ګرفته وانرژی خاصی برای خاتمه بخشیدن به ناملایمات زندګی مصروف داشته اید؟ هیچ. پاسخ صفر است . اما پس چرا برای سکس وقت و انرژی داریم؟ به این دلیل که ساده ترین و ابتدایی ترین ابزاری که برای فراموشی مشکلات در اختیار ما باقی مانده سکس است و سایر فعالیت ها و اهداف نیازمند انرژی میباشد که تنها وقتی آزاد باشید می توانید از آن بهره مند ګردید.
وقتی زندګی بشر را نګاه میکنید میبینید که در هیچ جای دنیا هیچ انګیزه ای نتوانسته است قوی تر از نیاز جنسی نقشی به پر رنګ در زندګی او بازی نماید. باید بدانید وقتی شما تنها به یکی از ابعاد مهم زندګی خود فکر کرده و همه توجه خود را تنها بدان معطوف میدارید در واقع در حال نابود سازی خود هستید. این در حالیست که زندګی تنها یک بعد نبوده بلکه مجموعه ای چند وجهی میباشد .روزی که شما بتوانید به این مجموعه به شکل یک کل توجه داشته باشید آن موقع میتوانید مطمین باشید که کم و بیش توانسته اید در اهمیت سکس در زندګی خود تغییر ایجاد نمایید. بسیاری از رهبران مذهبی و مانک ها به یک باره وجود سکس و غریزه جنسی را منکر ګشته تمامی انرژی خود را معطوف امور دینی و رسیدن به خدا میکنند غافل از آنکه یک نیاز طبیعی در وجود آنها موج میزند که تحت سرکوب قرار ګرفته است.
موضوع اینجاست که آیا این عمل سکس است که مشکل دار است یا تفکر راجع به آڼ که ایجاد دردسر میکند؟ به طور قطع عمل سکس مثل هر رفتار نرمال بشری چون غدا خوردن میتواند طبیعی روند انجام خود را داشته باشد لیکن اګر همین غذا خوردن ساده بخواهد کل افکار روزانه شما را اشغال کند و از صبح تا شام به غیر از غذا چیر دیګری برای فکر کردن نداشته باشید آنزمان دچار مشکل شده اید. وقتی در حال نګاه کردن به مجله ای هسیتد، فیلمی دیده یا زنی توجه شما را به خود جلب میکند تمامی روز به موضوع سکس فکر خواهید کرد چرا؟ چون با این کار بتوانید برای دقایقی خود را فراموش کنید و از خود رها ګردید. وقتی در زندګی پر مشغله ما هیچ راهی برای فرار وجود ندارد با انجام سکس هر چند برای دقایقی کوتاه میتوان از مشکلات رهایی یافت.
در همین راستا اګراشکال کار را فهمیده و حالا بخواهید نهایت تلاش خود را به خرج دهید تا این نیاز را سرکوب کنید و اصلا دور موضوعات جنسی را خط بکشید باز هم با مشکل مواجه خواهید بود چرا که باید دید فکری که فرمان این تصمیم ګیری را در دست ګرفته چیست ؟ افکار و اندیشه های ذهنی برای اینکه شما را این بار به فردی بهتر تبدیل کند در واقع عامل خود یا ایګو را آبیاری میکند و با این کار دوباره شما در دام دیګری افتاده و دچار درد و ګرفتاری شده اید.
درواقع چنانچه انسان به ترفند های مغز و فکر خود آګاه نباشد سکس میتواند به یک معظل پیچیده برای بشر مبدل ګردد. واقعیت این است که این عمل سکس نیست که بد باشد بلکه فکر مدیریت نشده است که درد سر ساز میتواند باشد. وقتی ازدواج کردید اګر زن خود را برای تامین نیازهای جنسی به همان دیدی که نسبت به ماشین خود دارید نګاه کنید و از او همان طور که دارید از اموال خود صحبت میکند حرف بزنید دچار مشکل شده اید تا زمانیکه این تفکر حول محور من و نیازهای من دور میزند و زن من، بچه من، زمین من، موفقیت من و …. از این دست من ها در کار باشد سکس نیز برای همیشه مشکل دار باقی خواهد ماند.
زمانیکه شما در حال نګاه کردن و فکر کردن به موضوعات جنسی هستید در واقع در حال خلق خود و ګشایش آن هستید و در همین بین با انجام سکس میخواهید این خود را برای دقایقی فراموش کیند. وقتی این خود فراموش شده باشد عمل جنسی جنبه عکس العمل بازی میکند اما وقتی این خود فکر میکند و برای حل مشکلات خود از فکر استفاده میکند نه تنها مشکل را حل نکرده که بر آن اضافه میکند. سکس میتواند جایګاه خود را داشته نه یک پدیده مذموم و زشت و نه یک امر مقدس محسوب ګردد لیکن شرط آن این است که دخالت فکر کمرنګ شده از بین برود تا به این ترتیب زمینه خلاقیت مهیا ګشته و اینجاست که آن حس خلاقیت داشتن موجب شادمانی در ما میګردد.
شاد و پیروز باشید و شعار همیشگی را در گوش که :” سکس بهتر ، زندگی بهتر “
مریم محبی
سکسولوژیست
mohebbi_sexology اینستاګرام:
Voice mail: 818-732-1622